دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲
 

 درباره مکران

مکران، گنج فراموش شده

مَکران، مُکران یا مکوران، از نظر تاریخی سرزمینی ساحلی در جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان است که در طول خلیج عمان از رأس‌الکوه در غرب جاسک تا لاس بلا در جنوب غربی ایالت بلوچستان پاکستان گسترده‌است. در بعضی منابع اروپایی قرن‌های ۱۶ تا ۱۸ از ایالت مکران نام برده شده است. در دوره های مختلف تاریخی این منطقه خودمختار و تحت اداره خوانین محلی بوده است که گاهی خود را رعایای دولت ایران می‌نامیدند. امپراتوری بریتانیا در قرن هیجده این منطقه را جزو هند و مستعمره بریتانیا نمود. امروزه در هند و در پاکستان شهرهایی بنام مکران وجود دارد. مکران در دوره های مختلف تاریخی بخشی از قلمرو ایران بوده است. مکران در نوشته‌های مسالک و ممالک و التقویم اقلیم دوم و از کرمان تا رود مهران (ایندوس) نامیده شده است.(سفرنامه مارکوپلو نیز مکران را شرح داده است.) در بعضی اسناد و نقشه‌های تاریخی اروپایی و بعضی نوشته‌های عربی دریای عرب امروزی نیز بحر مکران بیان شده است.

کوه‌های خشک و بایر کرانه‌های مکران از دید جغرافیای طبیعی دنباله کویر است، که تا آنجا گسترش یافته. گویا در در سده‌های میانه این سرزمین از آنچه اکنون دیده می‌شود، حاصلخیزتر بوده ولی هیچگاه از دید دارایی دارای اهمیت نبوده‌است. جغرافی‌نویسان پیشین اسامی بسیاری از شهرهای مکران را در کتاب‌های خود ثبت نموده‌اند ولی هیچکدام به طور گسترده از آن شهرها یاد نکرده‌اند. مهمترین درآمد مکران از نیشکر و یک گونه شکر سفید موسوم به پانیذ بوده‌است که از آنجا به سرزمین‌های مجاور صادر می‌گردیده. مکران تقریباً شامل تمام بلوچستان ایران و پاکستان و بخشی از استان هرمزگان فعلی می شده است بلوچستان در کتیبه‌های میخی داریوش هخامنشی در بیستون و تخت جمشید، «ماکا» یا ماکه (maka) [ساتراپ] چهاردهم بوده است. در زمان ساسانیان کوسون می‌گفتند.

 موقعیت جغرافیایی

استان سیستان و بلوچستان در موقعیت 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی، و 58 درجه و 47 دقیقه تا 63 درجه و 19 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. وسعت آن 187502 کیلومتر مربع است، که 8117 کیلومتر مربع آن مربوط به سیستان و 179389 کیلومتر مربع آن متعلق به بلوچستان است. این استان، 11 درصد کل مساحت کشور را در بر می گیرد و یکی از کم تراکم ترین استان های کشور به لحاظ جمعیتی است. این استان با داشتن حدود 300 کیلومتر مرز آبی و 1800 کیلومتر مرز خاکی، از شمال به خراسان و افعانستان، از غرب به کرمان، از جنوب به دریای عمان و از مشرق به پاکستان و افغانستان محدود می‌شود. این استان دارای 7 شهرستان، است که مجموعا 29 بخش، 16 شهر، 92 دهستان و 6038 آبادی دارای سکنه را در بر می‌گیرد.(فصلنامه مطالعات ملی،1381)

 پیشینه تاریخی

مکران و نواحی ساحلی جنوب شرقی ایران در روزگار مادها، به ویژه سلطنت آستیاک یا ایشتوویگو(550-580قبل از میلاد) یکی از ساتراپ‌های (استان) شرقی آن دولت بوده و به نام سرزمین «پاریکانیان و حبشیان آسیایی» از آن یاد شده است.

در سال 545 قبل از میلاد، ایالات شرق ایران، از جمله مکران، به وسیله کوروش کبیر فتح شد. در زمان سلطنت داریوش کبیر، سرزمین ماکا یا مکران جزو ایالات فلات ایران به شمار می‌رفت.

در دوره اشکانی، به ویژه سلطنت مهرداد اول، سرزمین مکران هم جزو قلمرو پارت به حساب می‌آمد. با تسلط ساسانیان، اردشیر ساسانی، کشور را به 33 ناحیه مستقل تقسیم کرد که مکران نیز یکی از آن‌ها بود. حکمران مستقل و موروثی هر ناحیه را شاه می‌گفتند.( معاونت امور اجتماعی استان سیستان و بلوچستان،1386)

نام این استان از ترکیب دو نام سیستان و بلوچستان تشکیل شده که نام قدیمی سیستان، «زرنگ» یا «زرنج» بوده، که داریوش کبیر در کتیبه‌های خود از آن نام می‌برد. نام بلوچستان در کتیبه‌های میخی داریوش در تیسفون و تخت جمشید، ماکا یا مکّه ضبط شده که استان چهاردهم بوده است.

تا پیش از ظهور اسلام این نام‌ها در میان مردم منطقه، معمول بود. ولی در قرن اول هجری که اعراب بر آن سرزمین دست یافتند، نام «مکران» بر این منطقه اطلاق می شد و جغرافی‌نویسان اسلامی هم آن را با همین املا ضبط کرده‌اند. از این پس به علت مهاجرت بلوچ ها از کرمان و سیستان، به این منظقه نام بلوچستان، برگرفته از نام ساکنان، اطلاق شده است.

 ویژگی‌های جمعیتی-جغرافیایی منطقه

بر اساس آمار 1382، جمعیت استان 2.219.000 نفر بوده که جمعیت شهرنشین 48.2 درصد آن را تشکیل می‌داد. با توجه به نُرم کشوری جمعیت شهری، یعنی متوسط 64.8، این درصد بسیار پایین است. میزان باسوادی جمعیت 6 سال به بالا، 68.01 درصد و شاخص با سوادی در نقاظ شهری و روستایی، به ترتیب 76.37 و 59.68 است.(سرشماری نفوس و مسکن،1385)

پیشه عمده ساکنان منطقه، کشاورزی و دامداری است لیکن به دلیل مشکلات طبیعی، ضعف تکنیکی، کمبود سرمایه و به علاوه رشد شتابان جمعیت، بسیاری از روستاییان که از تامین حداقل معاش بازمانده‌اند به شهرها می‌آیند، یا به سمت قاچاق مواد مخدر می‌روند، یا راهی شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس می‌شوند تا کاری پیدا کنند.

با نرخ رشد جمعیت 2.25، این استان بالاترین نرخ رشد جمعیت را در کل ایران دارد. از لحاظ جمعیت، با داشتن 3.1 درصد کل جمعیت کشور، رتبه دهم را به خود اختصاص داده است.

شهرستان های استان، شامل زاهدان، زابل، خاش، سراوان، ایرانشهر، نیکشهر، سرباز و چابهار و زاهدان مرکز استان است. استان سیستان، پهناورترین استان ایران با 11.4 درصد کل مساحت کشور به حساب می آید.

 نقاط قوت و قابلیت‌های منطقه

اهم این قابلیت‌ها را می‌توان به شرح زیر صورت‌بندی کرد:

1-وجود منظقه آزاد تجاری- اقتصادی چابهار.

2-وجود سواحل مناسب.

3-زمین و پس کرانه‌های مناسب در امتداد ساحل.

4-وجود بسترهای عالی برای ترانزیت و کشتیرانی تجاری.

5-وجود مناطق دریایی ارتش و پایگاه‌های دریایی سپاه.

6-وجود شرایط لازم برای گسترش یگان‌های نظامی.

7-وجود خلیج‌های کوچک (خورها).

8-وجود سواحل با قابلیت‌های دفاعی مناسب.

9-وجود زمینه همگرایی سران طوایف و قبایل با نظام جمهوری اسلامی.

10-آب‌های آزاد و عمق عملیاتی مناسب در دریای عمان.

11-وجود پایگاه‌های هوایی و پدافند هوایی ارتش در منطقه.

12-انطباق منطقه‌بندی نظامی با تقسیمات سیاسی.

 اهمیت جایگاه ژئوپلیتیک سواحل مکران

یکی از مهم‌ترین قابلیت‌های این منظقه، مجاورت آن با آب‌های آزاد بین‌المللی در سرتاسر مرز جنوبی، همسایگی مستقیم با کشورهای پاکستان و افغانستان، و به طور غیرمستقیم با کشورهای آسیای مرکزی( از طریق ترکمنستان) است که یک راه غیرقابل چشم پوشی برای این کشورهای محصور در خشکی( به جز پاکستان) به دریاهای آزاد محسوب می‌شود. ولی متاسفانه، زیرساخت‌های توسعه و بسترهای ترانزیتی آن با سطح استاندارد جهانی، فاصله‌ای چشمگیر دارد.

استان سیستان و بلوچستان در مسیر دو کریدور از سه کریدور ترانزیتی بزرگ دنیا قرار دارد. این امر، منطقه مکران را به عنوان محور ترانزیتی طرح توسعه جنوب شرق مطرح می‌کند. در صورت راه‌اندازی محور ترانزیتی کشور، که از بندر چابهار آغاز و با عبور از شهرهای استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، رضوی و شمالی به کشورهای آسیای میانه ختم می‌شود، این منطقه محروم، از فقر و محرومیت خارج خواهد شد و به سوی توسعه حرکت خواهد کرد.

بندر چابهار یکی از چهارراه های اصلی کریدور جنوبی تجارت جهانی نیز محسوب می‌شود. این بندر به علت موقعیت استراتژیک خود و دستیابی به آب‌های آزاد بین‌المللی، جایگاه ویژه‌ای در مبادلات بین ایران و سایر نقاط منطقه دارد. چابهار نسبت به سایر نقاط ساحلی ایران، مزیت‌های خاص خود را دارد. آب های عمیق در خلیج چابهار، شرایط پهلوگیری کشتی های بزرگ و ایجاد تاسیسات بندری را فراهم می کند. این بندر، مهم‌ترین بندر تجاری خارج از حوضچه خلیج فارس است و از نظر سیاسی و راهبردی در مواقع جنگ و بحران‌های منظقه‌ای می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای ایفا کند. قرار گرفتن چابهار در یک خلیج، موقعیت بندری ایده‌آلی برای توسعه فیزیکی در آینده به آن می‌بخشد که بسیاری از بنادر دنیا، از آن محرومند.

 نقش استراتژیک دریای عمان در امنیت خلیج فارس

سواحل دریای عمان، یا بنا به تاکید رهبر انقلاب، سواحل مکران، عقبه منطقه خلیج فارس در برابر دشمنان فرامنطقه‌ای ایران به حساب می‌آید؛ به نحوی که نیروهای متخاصم برای هرگونه اقدامی در خلیج فارس، مجبور به عبور از این دریا هستند. با توجه به احاطه ایران بر کرانه شمالی دریای عمان، با یک برنامه‌ریزی دفاعی دقیق می‌توان به مقابله با تحرکات دشمن در این منطقه پرداخت و آن را در خلیج فارس در تنگنا قرار داد.

 نقش سواحل مکران در تبدیل ایران به یک قدرت فرا-‌منطقه‌ای

سواحل جنوب شرقی ایران به لحاظ جایگاه نظامی می‌تواند در اتخاذ استراتژی‌های فرا-منطقه‌ای برای ایران تعیین کننده باشد و توان تحرک میان آب‌های اقیانوسی را به نیروی دریایی ایران ببخشد. این به معنای گسترش حوزه عملیات نظامی ایران، فراتر از حوضچه خلیج فارس و امکان تبدیل آن به یک قدرت دریایی استراتژیک است. بر خلاف محیط بسته خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند، با پیوند دادن ما به آب‌های آزاد، امکان این تبدیل را به ما می‌دهد. وجود پایگاه هوایی چابهار و توسعه آن می‌تواند قدرت نظارتی و کنترل ایران را بر بخش شمالی اقیانوس هند افزایش دهد.(حافظ نیا و رومینا، 1384:13) مرزهای آبی کرانه‌های عمان و کنترل یکی از آبراه‌های اصلی و استراتژیک جهان، تسلط ایران را بر مبادی ورودی خلیج فارس و اقیانوس هند تضمین می‌کند و از طریق تجمیع منافع دیگران، با تولید امنیت از طریق همکاری‌های بین المللی، هزینه تامین امنیت منطقه را به عهده دیگران می‌گذارد

سواحل و آب‌های جنوب شرق ایران دارای عمق استراتژیک خاصی است که توان بالایی را برای ایران در مقابله با چالش‌های دفاعی- امنیتی منطقه تضمین می‌کند. اگرچه تفکر راهبردی دفاعی ایران در جنوب، بر خلیج فارس متمرکز است، چنان چه صحنه عملیاتی ایران قبل از ورود به خلیج فارس، از دریای عمان طراحی شود، توان استراتژیک مضاعفی در اختیار ایران قرار می‌گیرد. استراتژی دریایی، نقش عمده‌ای در توسعه فرا-منطقه‌ای کشور بازی می‌کند. بر طبق نظریه آلفرد ماهان، از پدران علم استراتژی، نظارت بر دریاها، اولین گام در راه کسب قدرت برتر جهانی است. به نظر وی در نزاع بین قدرت‌ها، نیروهایی که در موقعیت برتر دریایی قرار دارند، از امکانات بیشتری برای در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی برخوردارند( کامران، 1381:592). همین امر لزوم توجه جدی به امکانات و قابلیت‌های سواحل مکران را، در تدوین یک استراتژی دفاعی- امنیتی جامع برای کشور، برجسته می سازد.

 فرصت‌های منطقه

از میان فرصت های موجود در این منطقه به طور فهرست‌وار می‌توان به چند مزیت شاخص اشاره کرد:

الف- وزن ژئوپلیتیک ایران در منطقه دریای عمان. 

ب- پیوندهای فرهنگی-اجتماعی و مذهبی با مردم کشورهای منطقه. 

ج- وجود پتانسیل‌های لازم جهت توسعه زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی. 

د- وجود حس مشارکت محلی و بومی مردم منطقه در تولید امنیت. 

ر- وجود حس تعلق و گسترش اعتماد بین مردم مرزنشین و دولت و مردم کشور. 

ز- وجود نیاز مردم منطقه به آموزش‌های زیست محیطی و دریایی.